۱۳۸۸ بهمن ۲۷, سه‌شنبه

پدرم بدنبال چه بود؟!

سالهایی نچندان دور، در چنین روزهایی مردم ایران، خسته از خیلی چیزها، برای تغییر نابسامانی‌ها قیام کردند. ظلم و تبعیض، فقر و فحشا، جرم و جنایت، جور و استبداد، خفقان و تمرکز قدرت و ثروت، همه و همه و بسیاری دیگر را، شاید بتوان زمینه هایی برای حرکت عظیم مردم، به رهبری عالم فرزانه، حضرت امام(ره) دانست.
در این مسیر، البته گروههای مختلف، با ایدئولوژی‌ها و عقايد متفاوت حضور داشتند، بقولی هرکسی از ظن خود یار انقلاب 57 بود. اما جملگی، کاستی‌های موجود را فریاد می‌زدند و خواستار تغییر وضع موجود بودند. همه گروهها نیز در این راه، هزینه‌های گزافی پرداختند. به امید آنکه روزی، به حکومتی مردم سالار، آزاد و دموکرات خواهند رسید. به امید آنکه روزی، دیگر از ظلم و فساد و تبعیض و فقر و خفقان خبری نباشد. پدر من هم یکی از هزاران آزاده‌ای بود که در راه رسیدن به هدفش یعنی نابودی ظلم و استبداد و . . . بهایی ارزان‌تر از جان خود نیافت. پدرم رفت تا خونش، نسلی را به جریان بیاندازد و به نسل‌های بعدی یادآوری کند که هیچ چیز این دنیا، ارزش تعلق ندارد، جز اهداف مقدسی که صلاح و خیر مردم و رضایت پروردگار در آن باشد.
متاسفانه، به لحاظ زمانی و مکانی در کشوری زندگی می کنیم که اگر بدنبال یک کتاب خوب باشی، تمام شهر را هم که زیر و رو کنی، شاید ناکام بمانی اما، ممکن نیست جوینده هر نوع مواد مخدر، به مقصود خود نرسد! خون پدر من نریخت تا چنین محیطی آبیاری شود! یقیناً خود او هم هرگز چنین فضایی را در مخیله خود تصور نمی‌کرد. شاید اگر غیر از این باشد، امروز او هم در میان ما بود و فریاد حق خواهی اش بلند!
بی‌تردید پدرم نرفت تا امروز، پس از 31 سال همچنان، مشکل مردم ما، مشکل نان باشد، مشکل مردم ما، مشکل حق خواهی و نرسیدن به حق باشد، مشکل تمرکز قدرت و ثروت، بین عده ای خاص باشد. بعضی چیزها، در انحصار بعضی کسان باشد و مردم، همچنان، پس از سالها، فقط کارگر آقایان و آقازاده‌ها باشند. پدرم نرفت تا عده اي به بهانه حراست از خونش، مردم معترض را در خيابان ها لت و پار كنند! عكس امام(ره) را آتش بزنند و به اين بهانه، ديگران را مجازات كنند! شيشه‌ها و درب بيت امام(ره) را بشكنند و هتك حرمت به امام(ره) را به نهايت برسانند. آتش زدن عکس امام(ره) برایم تداعی‌گر نیرنگ عمروعاص و قرآن‌های روی نیزه بود! چه شباهت دردناکی! براي آنكه افكار عمومي را به خود جلب كرده و به اعمال صهيونيستي خود وجه مثبت بدهند، روز عاشورا نيز هلهله كردند و عده‌اي ديگر را قبل از تفهيم اتهام، مجرم شناختند! عده‌اي را نيز كشتند و در كمال وقاحت، هلهله را گناهي بزرگتر از كشتار مردم در ماه حرام دانستند! حتی در اصول دین خدا هم دست بردند و برای امیال شخصی‌شان، تفاسیر خود را به آن افزودند!
هر انسان آزاده و خدا ترسی، این قبیل مسائل را تقبیح می‌کند. بی‌شک، اگر پدر من هم بود، امروز همصدا با مردم، مطالبات بحق خود و آنها را فریاد می‌زد. شاید برای اینکه با خود می گفت، اگر بنا بود پس از 3 دهه، هنوز گرفتار همان اشکالات باشیم، تکلیف اینهمه خونی که بر زمین ریخت چه می‌شود؟! جواب مادرانی که داغ فرزند دیده‌اند را که می‌دهد؟؟ پدرانی که هیچ نگفتند و به آینده خیره شدند، مادرانی که با غصه از دست دادن شوهر، مسولیت زندگی را به تنهایی عده‌دار شدند، فرزندانی که با چند قاب عکس و سنگ مزار پدر بزرگ شدند، مردمی که همواره بر آرمانهای آنها پای فشردند، جواب اینها را که می‌دهد؟؟ براستی پدرم برای چه رفت؟! بدنبال چه بود؟ برای چه جنگید؟ برای چه؟ برای که؟ آیا جز برای آزادی و آزادگی و استقلال و رفاه و امنیت و برابری مردمش، که مطمئناً رضای پروردگارش را در آن می‌دید، هدف دیگری دنبال می‌کرد؟
به خواهرم آسیه(باکری) به برادرم محمد مهدی(همت) و به آسیه ها و محمد مهدی ها، بعنوان عضو کوچکی از این خانواده عرض می‌کنم، اگر به حقانیت عقیده و کلامت معتقدی، تا نهایت ثابت قدم باش. آنها در مسیر کج خود راست ایستاده اند، چرا تو در مسیر راست خود استوار نباشی؟ بگذار ما را فرزند نوح بخوانند! مارا چه باک؟ خداوند بهترین قاضی و حسابرس است و هرچه او بخواهد در تاریخ نگاشته می‌شود. این تقدیر تاریخ است. گاهی با خودم می‌خندم وقتی فکر می‌کنم چقدر فرزند نوح داریم! فرزند شهید بهشتی، فرزند شهید مطهری، فرزند شهید همت، فرزند شهید باکری، فرزند شهید بروجردی، فرزند سید احمد خمینی، فرزند آيت ا.. طالقاني، فرزند آیت ا.. اشرفی اصفهانی و بسیاری دیگر را فرزند نوح می‌خوانند! همسر شهید رجایی را عایشه خطاب می‌کنند! کروبی‌ها و موسوی‌ها و صانعی‌ها و خاتمی‌ها و هاشمی‌ها و . . . را طلحه و زبیر و . . . نام می‌نهند! خلاصه همه منتقدین و مخالفین را به لقبی مذموم از القاب تاریخ ربط می‌دهند! غافل از اینکه شباهت در این قیاس ها را باید در توهمات جست. اما در طرف مقابل . . . ! بماند . . .
مردم اینها را خوب می‌فهمند!
نوح یک فرزند نااهل داشت! تاریخ یک طلحه و یک زیبر و یک معاویه و یک عمرو عاص و یک یزید را بیاد دارد! رفتار آنها نیز کاملاً واضح است و در تاریخ ثبت شده و با اندکی تامل، می توان فهمید این القاب، با چه کس یا کسانی قابل انطباق است!
خالصانه آرزومندم دلسوزان انقلاب، چه آنهایی که تا به امروز سخن ها گفته اند و چه آنهایی که سکوت کرده‌اند، در این شرایط خطیر به مسولیت سنگین خود وقوف بیشتری یابند. کسانی که برای تحقق و بقای انقلاب، تبعاتی هرچند خرد پرداخته‌اند، بیشتر و بهتر درک می‌کنند در چه شرایط ناگواری بسر می‌بریم. یکی از بزرگترین مشکلات ما امروز این است که عده ای تازه به دوران رسیده، خود را وارث و سهامدار انقلاب میدانند، حال آنکه یا در مسیر انقلاب حضور نداشته اند و یا به واقع اعتقاد به آن ندارند و صرفاً بدنبال منافع خود هستند. بیشتر تاسف می‌خورم وقتی می‌بینم حامیان این افراد، بعضاً از کسانی هستند که پیش از انقلاب، مخالف روند انقلاب و فعالیت‌های امام راحل بودند! اما پس از امام(ره) صاحب جایگاه و منزلت شدند و بی‌شک، امروز موقعیت را برای عقده گشایی و نابودی تفکر حقیقی امام(ره) مناسب می‌بینند. البته خورشید پشت ابر نمی‌ماند، حتی اگر بسیار به طول بیانجامد، حتی اگر ما نباشیم! حتی اگر . . . به امید آن روز . . .
حجت (بشیر) نظری ، فرزند سردار سرلشکر شهید حجت نظری (گیلان - فومن)

۲۶ نظر:

  1. تاريخ مي نويسد ،‌ و ايكاش همه بدانيم فردا جزوي از تاريخ خواهيم بود.
    و اما سوال مهم كه مرا به تفكر وا مي دارد اينجاست كه چطور است فرزندان همه اهلان نااهل شده اند و نااهلان امروز تازيانه به دست دارند ؟ ..
    به اميد روزي كه هواي تازه را جشن بگيريم در كنار هم

    پاسخحذف
  2. مثل همیشه خوب!فقط اینکه در علم و فرهنگ هدر میری!:دی

    پاسخحذف
  3. سلام برادر بزرگوار.خوشحالم از آشنایی با شما.همچنین حضور ارزشمندتان در وبلاگم. شاد و موفق باشید.

    پاسخحذف
  4. سيد مهدي (ميلاد) پُرسا۲۸ بهمن ۱۳۸۸ ساعت ۹:۰۰

    سلام حجت عزيز
    بدون مقدمه چند نکته در باره دردنامه ي رفيق تا ديروز بسيجي و امروز ضد بسيجي ام برايت مي نويسم(البته اميدوارم از کلمه ضد بسيجي ناراحت نباشي !!زيرا شما در سايت کلوب بارها و بارها به بسيجيان اهانت کرده ايد و لينک هاي مرتبط را داغ نموده ايد- جهت ياد آوري عرض کردم)
    رفيق عزيز حرفت کاملا درست است ، مردم ما هنوز گرفتار نان و شکمشان هستند پس از سي سال، اما از دلايلش در اين بحث اگر بگذريم ،اين را باور ندارم که اگر پدر بزرگوار شما سردار شهيد حجت نظري اگر زنده بود (البته مطمئنا زندگان زمان شهدا هستند و مردگان ما که از درک واقعيات عاجزيم) هرگز حلقوم و زبان و صداي او بلندگوي کاخ سفيد ، تل آويو و دشمنان قسم خورده ي غربي ملت بزرگ ايران نمي شد. حجت عزيز وجدانا از شما سوال مي کنم : آيا مواضع و سخنان ان کساني که شما انان را دلسوزان راه امام (ره) مي ناميد چقدر موازي سخنان ابرقدرتهاي دنياي امروز هست؟!!
    يادمان نرفته است سفارش هاي امام که همواره ما را براي اينکه بدانيم در مسير درست هستيم يا نه، با ملاک قرار دادن خشم يا خشنودي آمريکاو اسرائيل از اعمالمان سفارش مي کردند. اگر فراموش کرده ايم بد نيست سري به وصيت نامه آن بزرگوار بزنيم.
    در مورد اينکه تاريخ فقط يک پسر نوح داشت و يا يک طلحه و زبير داشت بايد بگويم از لحاظ شخصيت حقيقي بله هر نفر فقط يکبار به دنيا مي آيد ولي حجت عزيز تاريخ هميشه در حال تکرا است و شخصيت هاي حقيقي افراد هم در حال تکرار و وجود چنين شخصيت هايي نه فقط براي مزمت کردن انها بلکه بيشتر براي عبرت گرفتن ماست.
    و خدا نکند و از خدا نمي خواهم که شما يکي از مصاديق ان شخصيت ها باشيد.
    اين چند نکته را اجالتا برايتان نوشتم تا در فرصتي مقتضي جواب دردنامه شما عزيز شفيق را بنويسم.
    خدا همه ما را هدايت نمايد.
    و من الله التوفيق
    سيد مهدي(ميلاد) پُرسا

    پاسخحذف
  5. با سلام به سبزينه گرامي

    ... و خدمت جناب نظري:

    البته انصاف و شهامت حكم مي كرد نقدتان به نظر بنده را به خودم در وبلاگ خودم مي فرموديد و اگر اتفاقا من نمي ديدم اظهار لطفتان را ...

    واما از لطف بي شائبه تان بسيار ممنونم كه من را بهره مند از تبعيض و در مجموع مفت خور دانسته ايد.مفت خوري كه هيچ تبعاتي براي اين نظام نپرداخته!

    مي دانيد از خواندتان حرفهايتان چه حالي پيدا كردم؟

    دقيقا همان حالي كه به شما دست مي دهد در برابر كوته نظراني كه شما را برخوردار از حقوق و مزاياي بنياد شهيد و ... مي خوانند !!

    بله من تامين اجتماعي دارم مثل همه كارمندان دولتي و خصوصي مثل همه كارگران مثل همه بازنشستگان ... به اين دليل كه عضوي از اعضاء اين جامعه ام نه به اين دليل كه روحاني هستم عزيزم!

    من از خدمت سربازي معاف نيستم دوست عزيز! فقط نوع آن فرق مي كند مثل خدمتي كه ساير تحصيل كردگان دانشگاهي انجام ميدهند چيزي شبيه مامور به خدمت ،از بهترين جاهاي اين كشور بگيريد تا بد ترين جاي اين كشور از جهت دشواري هاي زندگي! ( البته متاسفم كه بايد اين چيزها را توضيح بدهم)
    مي بينيد ؟ اطلاعاتي كه با تكيه بر آن بنده را محكوم به مفت خوري كرده ايد چقدر سست و دور از واقعيت است؟

    راستي منظورتان از اينكه ما تبعاتي براي اين نظام نپرداخته ايم چه بود؟
    لحنتان به سربازاني ميماند كه هنگام تقسيم غنائم با يكديگر جدال مي كنند! اگر غنيمتي هست بگوييد تا همه بهره ببريم!

    برادرم! من مثل شما با خانواده عزيز شهدا عمر گذارنيده ام ،دردها و درد دلهاي اين عزيزان را ميشناسم و ... بگذريم حالم واقعا بد مي شود از اينكه در مورد اين مسائل حرف بزنم.

    و اما مردم ! همان مردمي كه با سانديس و با زور و زر و تزوير به خيابان ها آمدند!!! سبحان الله !!!

    دوست من! من باور نمي كنم كه خودتان در عمق وجودتان چنين نظري در مورد مردم داشته باشيد ... نمي دانم تاثير رسانه هاي خاص است كه اينطور سخن مي گوييد يا اينكه از من و لباسي كه بر تن كرده ام كدورتي به دل داريد كه ...

    عزيزم ! تو فرزند شهيدي ! اگر نه براي ديگران ، اما براي من ، تو و امثال تو حجت انقلابيد. تو و امثال تو حجت دينداري و ايراني بودن من هستيد... نه اغراق مي كنم و نه براي خوش آمدتان عرض مي كنم

    اما چيزي كه مرا ناراحت ميكند اينست كه خانواده اين عزيزان در طول مدتي كه به اسلام و امام و انقلاب هتك روا داشته مي شود هيييييييييچ حرفي يا صدايي بلند نمي كنند اما تا هنگام انتخابات مي شود و هنگام بهره بردن از عنوان، سريع به ميدان مي آيند و از فلان و فلان حمايت مي كنند و اين پسوند ( پدر شهيد فلاني و همسر شهيد فلاني و فرزند شهيد فلاني) است كه آزارم مي دهد ... بدجوري !

    نمي دانم اسم اين سوءاستفاده است يا حسن استفاده ؟...

    بگذريم ... من هنوز آنقدر دل سنگ نشده ام كه چهره در چهره يك يادگار شهيد بكشم و با او محاجه كنم ...هرچند گويي اين محاجه اجتناب ناپذير به نظر مي آيد

    يا علي

    پاسخحذف
  6. سلام حجت جان
    آدم واقعا بعضی چیزها رو که میبینه یا میخونه نمیتونه جلوی ناراحتیش رو بگیره. تمام جوابهایی صحبتهای این دو دوست عزیز که کامنهای قبل از نظر بنده رو برات گذاشتن در بجلوی چشمام داره رژه میره . اما . . . چی بگم . کو گوش شنوا. ولی اجازه بده که یک جمله به این دوستان عرض کنم.
    بله شما هاهستید که وارثان واقعی آیت الله خمینی هستید به همان نسبتی که احمد خاتمی و احمدد جنتی هستند. اما این راهم بگویم که وارث کشتار سال شصت و هفتید.وارث شکنجه های دهه شصتید . وارث توهین ها و فحاشی ها و مرتد دانستن های انسانهای اخلاقیه زمانه ما همچون بازرگان هستید. آری شما اینگونه وارث امام امتید.
    پاینده باشی برادر

    پاسخحذف
  7. جملات داخل پرانتز تماما جملات نويسنده اين نامه است و خوشحال ميشوم اگر ابهاماتم در مورد اينها اندكي روشني بيابند :
    (متاسفانه، به لحاظ زماني و مکاني در کشوري زندگي مي کنيم که اگر بدنبال يک کتاب خوب باشي، تمام شهر را هم که زير و رو کني، شايد ناکام بماني)
    واقعا غير منصفانه و غير واقعي است چنين اظهار نظري! خب اگر به وجود اعتياد و مواد مخدر انتقاد داريم و ميخواهيم اين انتقاد را مقبول جلوه بدهيم ، واقعا لازم است عرصه هاي ديگر را هم زير سوال ببريم؟؟

    (پدرم نرفت تا عده اي به بهانه حراست از خونش، مردم معترض را در خيابان ها لت و پار کنند! براي آنکه افکار عمومي را به خود جلب کرده و به اعمال صهيونيستي خود وجه مثبت بدهند، روز عاشورا نيز هلهله کردند و عده‌اي ديگر را قبل از تفهيم اتهام، مجرم شناختند! عده‌اي را نيز کشتند و در کمال وقاحت، هلهله را گناهي بزرگتر از کشتار مردم در ماه حرام دانستند!)
    تا آنجا كه من مي دانم كساني كه در خيابان لت و پار شدند يك عده بچه بسيجي و هيئتي بودند كه با چوب و قمه و تيغ لت و پار شدند اما يك سري قتلهاي مشكوك هم هست مثل آقا سلطان و مرحوم موسوي و چند نفر ديگر كه همگي بصورت فوق العاده تابلو!! قرباني بهركشي سياسي و و شانتاژ عليه حكومت شدند. البته طرح كشته سازي و حتي طرح 72 تن سازي را كه جناب بهشتي و حضرات ديگر باني آن بودند مي توان به اين اضافه كرد. و ميبينيم كه چقدر عالي رسانه هاي بيگانه و بيگانگان داخلي از اين فرصتها كمال سوءاستفاده را برده اند و مي برند! شركت جناب موسوي و كروبي در مجلس ختم افراد خيالي و به سوگ نشستن در شهادت خيالي افراد و محكوم كردن حكومت به قتل بسيار قابل تامل است!


    (عکس امام(ره) را آتش بزنند و به اين بهانه، ديگران را مجازات کنند!
    شيشه‌ها و درب بيت امام(ره) را بشکنند و هتک حرمت به امام(ره) را به نهايت برسانند)

    ببخشيد ايشان با كدام سند و مدرك ميفرمايند آتش زدن عكس امام يك نيرنگ از طرف حكومت است تا به اين بهانه !! ديگران را بگيرد و ببندد ؟؟

    كسي كه اينچنين با قاطعيت دست به اتهام و دروغ مي زند و مي خواهد از زير بار رسوايي روز عاشورا بگريزد هرگز در نظر من كه مخاطب او هستم صادقانه و شرافتمندانه نيست!!
    البته هيچ كس نيست كه از شكستن شيشه بيت امام خوشحال باشد يا بي تفاوت باشد . هتك و هجوم هر كجا كه باشد و از جانب هر كسي كه باشد و به هر دليلي كه باشد عمل چندان انساني اي نيست بلكه اصلا انساني نيست. خواه از طرف سبزها باشد كه بزنند مغازه و بانك و ماشين آتش بزنند خواه از طرف عده اي كه اسم خودشان را حزب اللهي گذارده اند !

    ببينيد من و امثال من شجاعت اين را داريم كه اگر كسي برخلاف اصول اسلام و انقلاب كاري كرد عليه رفتارش موضع بگيريم و محكومش كنيم هر چند از جهت سياسي و عقيدتي مثل ما بينديشد. اما اين آقايان حتي يكبار هم اتش زدن عكس امام و هتك حرمتهاي روز عاشورا و مرگ فرستان به اصل ولايت فقيه را محكوم نكردند كه هيچ آنانرا مردم

    خداجوي ناميدند !
    فرزند بزگوار اين شهيد بزرگوار چطور حتي يك كلمه در آسيب شناسي اين جريان سخني نمي گويند؟ پس امثال من صداقت اين عزيز را چطور باور كنيم ؟

    (مردم اينها را خوب مي‌فهمند! )
    بله مردم كاملا مي فهمند و درك مي كنند كه چه كسي صادق است و چه كسي دورو . مردم بارها اين برداشت و قضاوت شان را ابراز كرده اند . اين عزيز را به شعارها و مطالبات و ديدگاههاي مردم در راهپيمايي نهم دي و قبل و بعد از آن ارجاع مي دهم و سخني به سخن مردم نمي افزايم!

    حرفهايم را با حرفهاي پاياني اين عزيز پايان مي دهم كه سخت به اين سخنان معتقد هستم :
    (بيشتر تاسف مي‌خورم وقتي مي‌بينم حاميان اين افراد، بعضاً از کساني هستند که پيش از انقلاب، مخالف روند انقلاب و فعاليت‌هاي امام راحل بودند! اما پس از امام(ره) صاحب

    جايگاه و منزلت شدند و بي‌شک، امروز موقعيت را براي عقده گشايي و نابودي تفکر حقيقي امام(ره) مناسب مي‌بينند. البته خورشيد پشت ابر نمي‌ماند، حتي اگر بسيار به طول

    بيانجامد، حتي اگر ما نباشيم! حتي اگر . . . به اميد آن روز . . .)

    پاسخحذف
  8. سلام حجت جان
    از آشنایی با شما خوشحالم . چون احساس میکنم که همفکریم پیشنهاد می کنم که وبلاگ هامون رو لینک نیم تا بتونیم حرفامونو به گوش های بیشتری برسونو تو این وا نفسای بی رسانه ای .... من هم یک مطلب جدید دارم . منتظرم . در مورد لینک هم اگر موافقی بگ با چه عنوانی لینک کنم .. من همون بی قرار(وبلاگ شخصی محسن دیناروند ) خوبه . یا علی

    پاسخحذف
  9. سلام دوست عزیز
    وقتتون بخیر
    ممنون از لطفتون زحمت کشیدین بذارین پای مشغله کاری البته دیروز به وبلاگ جدیدتون سر زدم ولی لینکتون رو تغییر نداده بودم الان لینک جدیدتون رو اضافه کردم
    امیدوارم موفق باشین
    بازمم لطف کردین سر زدین
    و اما در مورد سیاست و سیاست زدگی و مطلبی که عنوان کردین من نظر شخصی خودم رو می گم باید همه احترام هم رو نگه دارن حالا چپ یا راست هر دو طرف باید به این سطح از آگاهی برسن که یه عده حاظر نیستن وارد این بازیها بشن و این گروهها باید اون عده رو هم جزء "انسان" و کسی که دارای حق حیات است به شمار بیارند و اون جمله معروف و موهوم رو که هر که از ما نیست بر ما است و یا این که نمی شه ادم جزء هیچ گروهی نباشه و حتما باید چپی باشه یا راستی و... که متاسفانه تجربه نشان داده لااقل تو ایران هیچ کسی تا اخر روی حرف و عقیده خودش استوار نمانده .....
    به امید روزی که همه در کنار یکدیگر در صلح و صفا زندگی کنیم
    موفق باشید

    پاسخحذف
  10. سلام حجت جان وبتونو لینک کردم . بابت نظرتون ممنونم.

    پاسخحذف
  11. سلام
    موسیقی ابدیت
    وبلاگی جدید در زمینه موسیقی به خصوص موسیقی نیوایج
    www.etermusic.blogfa.com

    پاسخحذف
  12. سلام
    موسیقی ابدیت
    وبلاگی جدید در زمینه موسیقی به خصوصص موسیقی نیوایج
    www.etermusic.blogfa.com

    پاسخحذف
  13. کمی بادیدبازتر ببینی خواهی دید که اینطورنیست.متاسفانه بازاحساسی جواب دادی!!!دیدار خاتمی باسوروس(عامل برانداز کشورها)و دست دادن با انواع زن هارا نمی شودکتمان کرد!!!فیلمهایش هست میتوانی براحتی دانلودکنی.آن همه کسری بودجه وبدهکاریهاکه این دولت باید پرداخت کند از قبلیهابوده است.دولت دهم داردپرداخت میکندبدهکاری قبلیهارا...
    درضمن سایت www.leader.ir سایت نائب امام زمان است یا نکند او را هم قبول ندارید که طبق سخن حجه الاسلام فاطمی نیا :
    هرکس با رهبر مخالفت کند خدا از او نمی گذرد

    دیدیم چقدر به وصیت شهیدان عمل کردند!!!
    شهیدهمت: پیرو رهبر در همه حال باشید...هنوز وقت اعتراض تمام نشده رفتند در خیابان .این حرکت غیرقانونی باعث استفاده آشوبگران شد.چه کسی جواب خون آن همه بسیجی و مردم میدهد؟چادر ازسر زن شهیدهمت درآوردند!
    امام علی(ع):ازظالم حمایت نکن که با اومحشورمیشوی
    پس با کمی تعقل بدان که نباید ازاو حمایت کنی.
    اگرصحبتهای رهبرکه تمام مراجع قبولش دارند راخوب گوش دهی به دام آنها نمی افتی.
    طلحه وزبیر زمانی یارپیامبر بودن که لقب سیف الاسلام به زبیر داده شداما دنیا اورا بسوی خود فریفت...
    بله شایدکسی نخست وزیر امام و رییس جمهور ملت باشداماسرنوشت طلحه وزبیر او را بگیرد....
    بیشترفکرکن وتعصب راکناربگذار و طرفدار حق باش مثل شهدا
    یاعلی[گل]

    پاسخحذف
  14. سلام.

    چیزایی که نوشتی خیلی ضعیف بود و بی منطق و برمبنای یه سری توهمات (شاید بهتر باشه بگم حرفای رسانه ای بی سند). پر تناقض بود (مثلا انقلاب مردم برای رسیدن به جمهوری اسلامی رو انقلاب برای رسیدن به نظام دموراتیک (که امام صراحتا باهاش مخالفت کرد) نسبت دادی. در ضمن پدر شما سردار شهید است، یعنی در جنگ با عراق، یعنی برای حفظ نظام جمهوری اسلامی شهید شده. نه نظام دموکراتیک که ریشه اش در غرب هم تیشه خورده!). خیلی احساسی نوشتی. فاکتور احساس رو جایگزین منطق کردی تا تأثیر بیشتری بذاری رو مخاطب (وقتی یه فرزند شهید اینجوری حرف بزنه شک نکن که تأثیر میذاره!). فضا رو بردی تو حال و هوای 13 آبان و 16 آذر و ...! بردی به فضایی که امروز خیلی عوض شده اخوی و شما ناراحتی احتمالاً. اشتباهات برخی افراد تندروی خاص رو (که خیلیا از دستشون شاکین) رو به تمام سیستم نسبت دادی. تناقضات واضح حرکت اعتراضی سبز رو با گفتمان و حرفهای صریح امام خمینی (ره) فراموش کردی و با فرافکنی نظام رو مقصر تمام حوادث بعد از انتخابات دونستی. حضور چشمگیر مردم رو تو روزهای 9 دی و 22 بهمن ندیدی و به حضور قلیل یه عده معترض اشاره کردی. کل انقلاب رو منحرف دونستی و ...

    از همه ی اینا مهمتر اینه که تلویحاً نظام رو در برخورد با جریانات اخیر موفق دونستی و راه رو تا پیروزی خیلی سخت و طولانی توصیف کردی. یعنی خودت هم فهمیدی که حالا حالاها باس صبر کنی و مبارزه کنی و ... تا شاید بتونی گوشه ی عبای نظام رو خاکی کنی. انگار شما هم (عقلا یا تحت تأثیر کارشناسای رسانه هایی که توشون مطلب نوشتی مثل "جرس") متوجه شدی که مسیر جنبش (یا به قول بعضیا "فرقه") سبز اشتباه بوده، و نیاز به اصلاح ساختار و رفع مشکلات فاحش تاکتیکی داره و این کار هم (تغییر حوزه ی تأثیر) سالها وقت میبره.

    خلاصه که خیلی ضعیف بود. سعی مطالبت رو منطقی و مستدل بنویسی. باور کن دوره ی احساس گرایی تموم شده. کار احساسی فقط تو جنگ روانی جواب میده که اونم تأثیر کوتاه مدت داره (که شما دنبالش نیستی) و الان هم جاش نیست (و شما به خوبی میدونی).

    ولی استثنائا علاقه مند شدم از این به بعد مطالبت رو بخونم و کامنت تخریبی بذارم :))!

    راستی یه سؤال (این سؤال رو چند وقت پیش خانوم پونه هم تو بی بی سی فارسی از بینندگان برنامه ش پرسید و جواب های جالبی گرفت):
    جنبش سبز دقیقاً دنبال چیه؟ مطالباتش چیه؟ راه رسیدن به مطالباتش چیه؟
    اگه ممکنه جواب سؤالم رو بدید. چون خیلی برام مهمه. بلکه ما هم به جنبش پیوستیم ;)!

    پاسخحذف
  15. سلام لطفابخوانید...

    و عالم در "لا اله الا الله محمد رسول الله و علی ولی الله" خلاصه می‌شود...

    میر حسین موسوی و سیری در تاریخ؛ اینها سخنان احمدی‌نژاد نیست! - بخش دوم
    این‌ها سخنان احمدی نژاد نیست.
    این سخنان از سوی مخالفان سیاسی آقای موسوی و زهره کاظمی (زهرا رهنورد) پس از خروجشان بر حاکمیت نیست.
    این سخنان از کسانی نیست که امروز و پس از نفی جمهوریت و رأی مردم و چندی بعد، نفی اسلامیت و ولایت فقیه از سوی موسوی و پیاده نظامش از خواب بیدار شده اند.
    این سخنان، در سال 1388 از دهان خارج نشده است!
    این‌ها، سخنان یکی از اعضای حزب جمهوری اسلامی است که به همراه همفکرانش و به رهبری انقلابی نستوه، شهید حسن آیت، دبیر سیاسی حزب، انحراف را دراقلیتی از حزب دیدند و بیان کردند و هنگامی که موسوی شروع به سیر سریع و مشکوک پله های ترقی در نظام جمهوری اسلامی کرد، در برابر این جریان ایستادند و آنها بهای این ایستادگی را با شهادت خود و دوستانشان پرداختند.
    اینها قسمتی از سخنرانی شهید عبدالحمید دیالمه است، یک هفته قبل ازانفجار هفتم تیر که به شهادت او و عمده همفکرانش در حزب جمهوری منجر شد...بخوانید وقضاوت کنید:
    "همین الآن هم هزاران نفر داد می زنند ولی به دلیل اینکه معروف نیستند کسی حرفشان را گوش نمی کند.
    زمان بنی صدر هم ما می گفتیم ولی کسی حرفمان را گوش نمی کرد...
    همانطور که آن زمان افرادی با شیوه فکری ما مخالف بودند و همه می‌گفتند که این مطالب را نباید بگویی، معتقد بودم که درست است و گفتم و مراحل بعدش را هم ادامه دادم...
    همین الآن افرادی برای بعضی وزارتخانه ها کاندیدا هستند که به اعتقاد من خط فکریشان درست نیست ولی متاسفانه نمی‌توانم کاری کنم.
    فقط می‌توانم به اندازه یک رأی مخالف به آنها بدهم، کار دیگری نمی‌توانم بکنم.
    یکی از نمونه هایش را که می‌توانم به شما بگویم و آن هم آقای موسوی است، سردبیر روزنامه جمهوری اسلامی.
    اعتقادم بر این است که خط فکری او، خط فکری جنبش مسلمانان مبارز و پیمان است.
    البته نمی خواهم بگویم عضو آن سازمان است ولی خط فکریش همان است و اگر رجوع کنید به روزنامه می‌بینید که در خیلی از جاها این خط مشی را طی می کند.
    این ها را من از دید حزب نمی بینم... مکرر در جلسات حزب گفتم و ضبط هم شده و اگر نوارش را از بین نبرده باشند، دارند.

    پاسخحذف
  16. ادامه....
    موضع‌گیری‌های روزنامه در بعضی از موارد، کم و بیش موضع‌گیری‌های روزنامه امت (منظور روزنامه دکترپیمان) است.
    به عنوان مثال برای مصدق مطلب چاپ می‌کند اما حتی یک خط، خوب دقت کنید، حتی یک خط در مورد آیت الله کاشانی نمی‌نویسد.
    بروید روزنامه‌های آن زمان را ببینید.
    اگر شما یک خط در روزنامه، قبل از سالگرد آیت الله کاشانی، بعد از سالگرد آیت الله کاشانی از این روزنامه آوردید من اسمم را عوض می‌کنم.
    بعد از اینکه آقای فلسفی در نماز جمعه علیه مصدق صحبت کرد، مقاله علیه آقای فلسفی را کدام روزنامه نوشت؟ روزنامه جمهوری اسلامی با عنوان خیابان مصدق.
    سرمقاله‌ای نوشت به اسم خیابان مصدق و شدیداً آن را کوبید به این بهانه که این‌ها اختلاف انگیز است.
    یک شب که من در حزب صحبت کردم و این موارد را گفتم، بعد از من آقای موسوی آمد از خودش دفاع کند.
    گفت ما اینها را نمی پذیریم به دلیل اینکه ما نمی‌خواهیم شیوه‌های آناکرونیستیکی را در ایران دوباره ایجاد کنیم.
    البته لفظ را اشتباه به کار می برد، ولی من آن برداشتی را که او از این لغت داشت حالا می‌گویم والا معنایش این نیست.
    برداشتش این بود که شیوه‌های آناکرونیستیکی یعنی این‌که ما یک چیزی را که در تاریخ اتفاق افتاده مجدداً بیاییم تطبیق کنیم بر تاریخ فعلی.
    مثلا اگر یک کاشانی و مصدقی آن زمان بوده، حالا بیاییم الآن هم یک کاشانی و مصدق طراحی کنیم.
    برداشتش از این لغت این بود.
    اخیراً که امام در مورد مصدق این صحبت‌ها را کرد و گفت که او هم مسلم نبود و اینها تفاله‌های او هستند و حتی امام در صحبت دیروزش می‌گوید اینها مثل مصدق می‌خواهند رفراندم انجام دهند و این اندازه مصدق را می‌کوبد و آن تجلیل را از آیت الله کاشانی می کند، برای آقای موسوی پیغام فرستادم که برخلاف آن دیدی که شما داشتید، امام هم مثل اینکه آناکرونیستیکی فکر می کند.
    البته ایشان سابقه‌های قبلی هم در گروه‌های منفی داشته است. از جمله بودنش در گروه نخشب به همراه پیمان و سامی1 و او همه در گروه نخشب2 بودند، بعد از آنجا جدا شدند، پیمان گروه جنبش مسلمانان مبارز را درست کرد، سامی گروه جاما را درست کرد و ایشان هم به ظاهر می گوید که من مستقل هستم، ولی در واقع همان شیوه فکری را دارد و به اعتقاد من دقیقا در داخل روزنامه [جمهوری اسلامی] هم همین شیوه فکری را اعمال کرده است...
    علاوه بر موضعگیری ایشان من موضعگیری خانمش را هم نمی پسندم.
    نظر من نیست نظر اسلام است. یک مشت مزخرفاتی را بهم بافته به اسم اسلام... او هم زیاد سابقه مسلمانی ندارد اما حالا چطور شد که مفسر قرآن شد معلوم نیست.

    پاسخحذف
  17. هر کسی در عرض یک سال مفسر قرآن می شود، مخصوصاً اینکه در جاهای مختلف هم به عنوان متفکر اسلامی با او مصاحبه می‌کنند!
    در تلویزین می‌آید در مورد مسائل زن بحث می کند.
    الآن با این شخصیت‌ها چه می شود کرد؟
    وقتی الان برنامه این است که آقای موسوی بشود وزیر امور خارجه، من چه بگویم؟
    هرچه هم داد بزنم صدایم به جایی نمی رسد.
    مجبورم فقط یک رأی مخالف بدهم." 3
    ادامه دارد...
    پی‌نوشت:
    1- دکتر سامی در سال 1368 و در اواخر دولت موسوی در مطب شخصی خود توسط فردی به نام جلیلیان به قتل می رسد.جسد قاتل در دستشویی در یکی از شهرهای استان خوزستان در حالیکه خود را حلق آویز کرده بود پیدا می شود.چهره قاتل توسط همسر دکتر سامی شناسایی می شود.
    2- گروه نخشب: در اوایل دهۀ 1320 برای مقابله با فشارهای ضد دینی حزب توده و بهایی‌ها و واكنش به وضعیت عقاید سیاسی و اقتصادی موجود در جامعه، جلسات كوچك و پراكنده‌ای توسط دانشجویان تشكیل می‌شد. در این میان دو گروه عمده آنها به رهبری جلال آشتیانی و محمد نخشب، فعالیت مشتركی را آغاز كردند و سازمانی بنام «نهضت خداپرستان سوسیالیست» را در سال 1322 به وجود آوردند.
    3- تلخیص شده از ویژه نامه روزنامه ایران، ویژه دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری - مهر ماه 88
    مطالب مرتبط:
    .: میر حسین موسوی و سیری در تاریخ؛ شهید عبدالحمید دیالمه - بخش اول

    برگرفته ازسایت بچه های قلمwww.bgh.ir

    پاسخحذف
  18. یک عده اى آنچه را که بعد از انتخابات اتفاق افتاد، آن ظلمى که به مردم شد، آن ظلمى که به نظام اسلامى شد، آن هتکى که از آبروى نظام در مقابل ملتها به وسیله ى بعضى انجام گرفت، اینها همه را ندیده می گیرند، فرضاً مسئله ى فلان حادثه را، زندان کهریزك را، یا قضیه ى کوى را قضیه ى اصلى دوران بعد از انتخابات تا امروز قلمداد می کنند؛ این خودش یک ظلم دیگر است، مسئله ى اصلى، مسئله ى دیگرى است. مسئله ى اصلى این است که مردم در یک حرکت عظیمى، در یک انتخابات پرشورِ خوبِ کم نظیرى حضور پیدا کردند و این رأى بالا را توى صندوقها ریختند. هشتاد و پنج درصد شوخى است؟ این انتخابات، نظام را که در این یکى دو سال اخیر همین طور پی در پی پیشرفتهاى اقتصادى و علمى و سیاسى و امنیتى و بین المللى براى خودش کسب کرده بود، در یک مرحله ى عالى از امتیاز و آبرو قرار می دهد، بعد ناگهان مشاهده می کنیم یک حرکتى صورت می گیرد براى نابود کردن این حادثه ى افتخارآمیز! مسئله ى اصلى این است.
    مقام معظم رهبری
    ممنون و یاعلی

    پاسخحذف
  19. سلام علیکم
    درود بر شهید نظری و سلام بر فرزندش حجت که مانده تا حجت را تمام کند و حجت را فرزندان شهدا تمام می کنند و نه تازه از راه رسیده ها. می دانی اخوی این بنده های خدایی که برایت نظر گذاشته اند و نصیحت ات کرده اند یا لحن ات را مستدل نخوانده اند خود می دانند که چشم قانون شان بر نوشته تو بینا و بر گزاف گویی خودشان و سران شان کور است. پاره شدن عکس امام را می بیند و رد شدن ماشین از روی مردم را نمی بیند. هلهله چهار پنج نفر را می بیند و به یاری دستگاه دروغ پردازش آن را بزرگ جلوه می دهد و انداختن مردم از روی بلندی ها را نمی بیند. کور است اخوی و کاری اش نمی شود کرد. مطلب دوم این که نبودند آن زمان تا ببینند که چه کسانی با میرحسین مخالف بودند و چه کسانی موافق. شهید دیالمه را خدا رحمت کند. اما مخالفتش با میرحسین از موضع انجمن حجتیه بود که آن شهید از سران آن انجمن بود. خدا خواست برود وگرنه می ماند و چه می شد نمی دانم. امام حال چه کسانی را سر میرحسین گرفته است؟ این بنده های خدا گول خورده اند. یک روزی میرحسین معیار حق و باطل بود در این مملکت. حالا دری به تخته خورده و مطرودان امام کاره ای شده اند. اگر عدالتی بود و همه را یکسان می دید این جا اسم می آوردم و داستان ها تعریف می کردم.

    پاسخحذف
  20. این بالایی به خورده پنج میزنه.

    1- اخوی! معیار حق و باطل خود حق و باطله. قرآنه. سنت پیامبر و ائمه است. نه یه فرد که تازه معصوم هم نیست. کدوم ... ای گفته یه شخصیت میتونه معیار حق و باطل باشه؟

    2- حجت را خدا تمام کرده، نه حجت. فرزند شهید که هیچی، زن پیامبر هم باشی حجت رو بر کسی تموم نمیکنی. تازه بلکه خودت هم منحرف شی (اشاره به حضرت عایشه)!

    3- شما فرض کن عدالت هست. اسم ببر ببینیم. شما اگه امام رو قبول داشتی که...! نگم دیگه. خودت همشو حفظی.

    4- ...

    پاسخحذف
  21. آقای روح اله !
    شما ظاهراً بی ادبی(پنج میزنه) و توحش تو ذاتتون نهفته! من به نظرات قبلی جواب ندادم تا ببینم چقدر به همدیگه خبر میدین که بیاین تو وبلاگ من و به خیال خودتون نظرات مخالف رو زیاد کنین! راستش رو بخوای، 90 درصد حرفاتون هم اصلاً ارزش جواب دادن نداره! خودتون هم میدونید که خودتون رو زدید به خواب! اما الان فقط بخاطر توهینی که به فرزند مرجع گرانقدر تقلید، حضرت آیت الله بیات زنجانی کردی، خواستم بهت تذکر داده باشم و بگم این الواط گری ها رو توی همون دفاتر بسیج و جاهایی مثل اون انجام بدید و فضای تفکر رو به گند نکشید!

    پاسخحذف
  22. سلام
    ميدونيد كه تا تشكيل حكومت مصوب الهي عدالت حكومتها خواهد لنگيد و افت وخيز دارد اما من و امثال من سالهاست كه بدنيال عدالت و هر نشانه اي از آن ميدويم. ميگن حضرت مسيح در محلي تجمعي ديد نزديك شد و سوال كرد گفتند زني زانيه است و مردم براي رجم جمع شده اند سخنراني كرد و خواهش كرد در حين اجراي حكم اولين سنگ را كسي پرتاب كنه كه مرتكب خطايي نشده همه رفتند و جز مسح و آن زن كسي نماند. كاش همه اين آقاياني كه خود را جانشين برحق اميرالمومنين علي(ع) ميدانند(با توجه به اينكه مخالفان خود را طلحه و زبير و عايشه و... مي خوانند)اگر عدالت علي را برنمي تابند لااقل در حد همان يهوديهاي دوران مسيح صادق بودند و نه مثل يهوديهاي صهيونيست فعلي. يادشان ميرود كه مردم براي استقلال آزادي و جمهري اسلامي قيام كردند يعني ميخواستند از دست كارتلها و تراست و سيا وموساد رها بشند(استقلال) و همانگونه كه بارها برمنابر شنيده بودند حتي بعنوان يك خارجي بدون ترس با خليفه اي كه بسياري امام ميدانستند در وسط منبرش به مجادله و بحث برخيزندو تنبه نشوند ونه اينكه با نوشتن در يك فضاي مجازي گرفتار زندان و تبعيد و شكنجه شوند.(آزادي)و بازهمانگونه كه از علماي دين شنيده بودند سهم بيت المال يك چوپان دوره گرد با خليفه يكسان باشد و هركس برحسب عدالت اداري درآمد داشته باشد و مردم همه در مقابل قانون يكسان باشندو قاضي به همه با يك نظر نگاه كند(جمهوري اسلامي) حال اگر بعد از سي سال اين نشانه ها را نمي بينيم چگونه ادعاي جانشيني علي مي كنيم و از معاويه تبري مي جوئيم.

    پاسخحذف
  23. برادر جيكار كردي ؟
    قالب انتخابيدي ؟؟

    پاسخحذف
  24. آقای حجت نظری عزیز
    با سلام
    برای جنابعالی آرزوی توفیق روز افزون دارم. و برای روح پدر شهیدتان از خداوند طلب علو درجات می نمایم. بی شک روح این شهیدان در جهان باقی به داشتن فرزندان ثابت قدمی مثل شما افتخار خواهند کرد.
    بهرام گل زاده اندیشه و اخلاق

    پاسخحذف
  25. سلام حجت جان
    آقا به نظرم دیگه نظرات کل ملت رو شنیدی نمی خوای پست جدید بذاری. راستی سلام ما رو هم در پست جدید به اون فامیلت برسون.
    زنده باشی

    پاسخحذف