در خيابان كودكي 12 ، 13 ساله را ديدم كه با زبان كودكانه، با پدر از شنيدههايش ميگفت. با همان مطلق انگاري كودكانه، بقدري محكم حرف ميزد كه گويي از اخبار دقيق و كاملاً موثقي سخن ميگويد.
ميگفت:((قرار است زلزله بيايد، شايد هم آمريكا ميخواهد به ما نگاه كند و بعد زلزله بيايد، حتماً خانهها خراب ميشود. شايد هم خانههاي خرابه را خراب كند(يحتمل منظورش خانههاي فرسوده بود) مثلاً ممكن است خانه همسايه ما هم خراب شود))!!! پدر هيچ نميگفت و فقط ميشنيد. نميدانم در فكرش چه ميگذشت، به زندگي خود ميانديشيد؟ به حرفهاي فرزندش، به اخباري كه معلوم نبود از كجا آمده و تا چه اندازه صحت دارد؟ نميدانم، هرچه بود و به هرچه ميانديشيد، هيچ نگفت و فقط شنفت!
من هم به زبان هيچ اما در انديشه، با خود گفتم؛ اين اخبار از كجا به اين كودك رسيده؟ اولين جايي كه به ذهنم رسيد، مدرسه بود. يا از طريق دوستان و يا يك معلم بيمسوليت! حالا آنها اين شايعات را از كجا آورده بودند؟ احتمالاً مستقيم و يا غير مستقيم از رسانه ميلي! اين احتمال نيز دور از ذهن نبود كه كودك، خود با ديدن اخبار و يا ساير برنامههاي رسانه ميلي، از اين اراجيف آگاهي يافته و ناخواسته، به شايعات كودتاچيان دامن ميزند!
به هر ترتيب، اين را ميتوان از مصاديق بارز استفاده ابزاري از مخاطب ناآگاه بشمار آورد! بنده بارها شاهد چنين جنايات هولناكي بودهام. جنايت فقط جرم و جنحه و تخلف نيست. به عقيده من، جنايات فكري، نسلي و يا نسلهايي را از بين ميبرد! لااقل آنها را فلج ميكند و از رسيدن به كمال مطلوب تا حد زيادي بازميدارد. اينجاست كه شهيد بهشتي ميفرمايد((گناه بيسوادي مردم، به دوش دولتهاييست كه از آن بيسوادي سود ميبرند))
حال وظيفه ما، بيشتر برايمان آشكار ميشود. وظيفه قشر دانشگاهي، وظيفه قشر فرهنگي، وظيفه روزنامهنگاران و بطور كلي، هر طيف و گروه و صنفي كه ميتواند بر كسري از جامعه اثر گذار باشد. امروز از بزرگترين وظايف ما آگاهي بخشي، براي رهايي از چنگال دهشتناك ديكتاتوريست. همانطور كه دكتر شريعتي فرمود((بخوان و بخوان و بخوان)) و حقير نيز عرض ميكنم، بنويس و بنويس و بنويس! باشد كه شاهد روزي بدون ديكتاتور، در اين دنياي فاني باشيم. به اميد آن روز
پي نوشت :
از همه عزيزان، بابت تاخير طولاني پوذش ميطلبم. علل زيادي در بين است كه يكي از آنها، دسترسي بسيار كم بنده به كامپيوتر، در اين مدت بودهاست. يكي ديگر هم فيلتر شدن بلاگر كه كار را بسيار سخت كرده اما عليرغم همه سختيها، نميتواند مارا از نوشتن بازدارد! و دلايل ديگر . . . باز هم عذر تقصير بابت تاخير
سلام حجت جان
پاسخحذفچطوری خوبی؟
نبودی نگران شدم برات
راستی وبلاگ قبلی من فیلتر شده
سلام برادر
پاسخحذفتا اطلاع ثانوی همه ما باید به دنبال استراتژی آگاهی بخش-آزادی بخش باشیم.
به امید دیدار
سلام برادر. خوبين؟ پوزش فراوان بخاطر تاخير در آمدن و عدم تبريك تولدتان. تولدتان مبارك. اميدوارم همواره موفق و مويد باشيد.
پاسخحذفضمنا، زلزله آمده است...چشم دل مي خواهد ديدن!
ممنون فرشته خانم عزیز، ماهی رو هر وقت از آب بگیری میمیره :) ;) دیر و زودش مهم نیست.
پاسخحذفعلی جان دقیقاً همینیه که میگی
سلام
پاسخحذفاتفاقا این مشکل شما رو منم دارم!
سلام ممنون از حضورتون ... در مورد کارهای جدید باید بگم متاسقانه در ایام دانشگاه بر خلاف میل باطنی اصلا فرصت نمی کنم در این دوران به خصوص موقع امتحانات خط خط های ذهن من از نوع شعر...
پاسخحذفراستی من نمی دونستم که بلاگر هم می تونند فیلتر کنند؟!!!