۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۴, سه‌شنبه

نمايشگاه كتاب سال 89 بسيار بي روح و سرد

سلام به دوستان
با شرايطي كه امسال مي‌شنويم، حضور در نمايشگاه كتاب جز اتلاف وقت، خستگي و تزلزل اعصاب، نتيجه ديگري برايمان به بار نخواهد آورد! در ادامه اصلاح علوم انساني، ظاهراً بنا شده كتب نمايشگاه كتاب امسال را، از چند فيلتر، مضاف بر فيلترهاي سالهاي گذشته رد كنند. آن طور كه من شنيدم، عملاً رفتن به نمايشگاه، براي خريد كتب ارزنده با قيمت مناسبت، كاري كاملاً بيهوده است. اما از آنجايي كه اين نمايشگاه مي‌تواند موجب بازديد از دوستان نيز شود، بنده سعي مي‌كنم غروب روز شنبه، به چند غرفه، از جمله غرفه امام موسي صدر، انتشارات صمديه و يكي دو انتشارات ديگر(درصورت جواز حضور) سري بزنم. اميدوارم ديدار دوستان، موجب گشايش باشد.
ساعت 5 عصر شنبه89/2/18 ، غرفه امام صدر

۸ نظر:

  1. سلام
    تفاوت نمایشگاه امسال رو با سالهای گذشته انکار نمیکنم.هرچند که سالهای گذشته هم موانع کم نبود.اما امسال برای من خیلی متفاوته.دستهای نامرئی زور که من قادر و مایل به دیدنشون نیستم تمام تلاششونو به کار بگیرند.نمایشگاه کتاب هرگز برای من ماهیتش رو از دست نمیده. شاید خیلی رویاییه ولی نمایشگاه کتاب بزرگترین تفریح من در ساله.تمام خانوادم میدونند که سرم بره نمایشگاه کتابم نمیره.کنکور و امتحان و بیماری و عروسی و عزا و موانع و بی روحی هم نمیشناسم.خیلی خوشبینانه ست ولی مگه هر کس دنیا رو از دریچه ی نگاه خودش نمیبینه؟ هر بار که میرم به نمایشگاه خوش دارم تخیل کنم که تک تک افراد حاضر در اونجا فرهیخته و خوبند.بله هیچ کلمه ای جایگزین این کلمه نمیشه:خوب. دستهای نامرئی هر کاری که بکنند باز هم نمیتونند دید منو عوض کنند.نمیتونند منو مجبور کنند بهشون توجه کنم.موفق نمیشن من رویامو لحظه ای فراموش کنم.بازدید از نمایشگاه کتاب برای من فرصت یک روز زندگی کردنه.زندگی کردن اون طور که دلم می خواد.زندگی کردن با نویسنده ها.با ارواح نویسنده ها.با مردم خوب و فرهیخته ی کشورم...
    یک ساله که فرصت شماری می کنم تا دوستان خوبمو ببینم.امیدوارم برای وعده ی دیدار شنبه 5 عصر مشکلی پیش نیاد.چون ایام امتحاناته!

    پاسخحذف
  2. دست هاي نامرئي كه چه عرض كنم، دستها چند ساله مرئي شدن!! اما درود بر شما كه براي خودت زندگي مي كني نه ديگران

    پاسخحذف
  3. آقا سعی میکنم حتماّ بیام ببینمت

    پاسخحذف
  4. سلام
    قسمت ما كه نميشه شنبه بيايم ولي به خواهرم اطلاع رساني كردم كه حتما ساعت 5 اونجا باشه آخه اونم هم اهل كتابو و غرفه هاي ذكر شده هست و هم شمارو ميشناسه .اميدوارم كه خوش باشين و پر بار از نمايشگاه امسال كه هميشه از بخت بد ما دانش آموزا درست وسطا امتحانات ميفته .بازم اميدوارم امسال قسمت منم بشه كه بيام .
    موفق باشيد .

    پاسخحذف
  5. به سنگ فرش افق خون اختران جاريست
    سپيده سر زده اي خفته وقت بيداريست
    گلوي تشنه گل پاره كرده خنجر باد
    ببار ابر بهاران كه فصل بي باريست
    به هتخوان خطر مانده در اسارت شب
    دلاوري كه به دوشش درفش هشياريست
    ظهور كي كند از آسمانه گل ونور
    پيمبري كه ز وسواس ديو تن عاريست
    به گرد خويش حصاري كشيده از قران
    كسي كه هيله اهريمنيش تكراريست
    زسايه هاي گريزان خويش ميترسد
    مترسكي كه در انديشه سيه كاريست
    دريده سينه خاك حماسه هاي يقين
    زسم مركب چنگيز و تيغ تاتاريست
    صداي شيحه رخشي دگر نميايد
    كجاست رستم دستان كه زخمها كاريست

    پاسخحذف
  6. نمایشگاه کتاب رو متأسفانه بدن حضور یه مرد نمی شه رفت.ببینید من خودم شدید اهل مطالعه هستم و نویسنده کتابهای رمان. اما هیچوقت توی غرفه ها از دست آقایون امنیت ندارم و نمیشه اعتماد کرد و همینطوری بی خیال ایستاد و کتابها رو تماشا کرد. چون از لمس مردها در امان نیستم. به نظر من این یک مشکل اساسیه که هر کسی راه می افته و میاد و اصلاً کتاب حالیسش نیست

    پاسخحذف
  7. salam
    be omide rahayee imam moosa sadr
    be weblog man ham sari bezan
    ba tabadole link o ...omidvaram ta sarnegooni dolate koodeta dar kenare hambashim
    benevis va mobareze kon ba tariki
    ya ali!

    پاسخحذف
  8. منم می خواستم از طریق دانشگاه برم که ظرفیت تکمیل بود!...ایشالله سال دیگه!

    پاسخحذف